اشعار فارسی

متن مرتبط با «مکه رفتن در خواب» در سایت اشعار فارسی نوشته شده است

درد

  • اگر درد داری تحمل کن...   روی هم که تلنبار شد   دیگر نمیفهمی کدام درد از کجاست...   کم کم خودش بی حس میشود...!!, ...ادامه مطلب

  • بابا لنگ دراز

  • بابا لنگ دراز عزیزم...تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد ... چیزی شبیه غرور!بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم...بعد از تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند ... نمیگذارم ... نمیخواهم ...!بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم ... حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم ... ,بابا لنگ دراز,بابا لنگ دراز قسمت اول,بابا لنگ دراز عزیزم,بابا لنگ دراز دانلود,بابا لنگ دراز قسمت 6,بابا لنگ دراز قسمت 22,بابا لنگ دراز دوبله فارسی,بابا لنگ دراز قسمت 19,بابا لنگ دراز قسمت پنجم,بابا لنگ دراز بدون سانسور ...ادامه مطلب

  • لنگه های در حیاطمان

  • لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیرجیر میکنندولی خوش به حالشان که لنگه ی همند!!! ,لنگه های چوبی در حیاطمان,لنگه های چوبی در حیاطمان گرچه کهنه اند ...ادامه مطلب

  • خدایا مرا به مدرسه ام برگردان

  • خدایا: یار دبستانی من کجاست؟  کو معلمانم ؟ چرا کسی نیست به خاطر نمره جمله نویسی چوب کف دستم بزند؟ من راضیم ! برای نمره صفر، در تعلیمات اجتماعی تا که  بفهمم آقای هاشمی آخر به نیشابور رسید یا نه... برای رفوزه شدن برای تو کوزه رفتن! من راضیم به حفظ کردن جدول ضرب...  برای زیر زنگ ایستادن! می خواهم زبان پارسی را پاس بدارم..  چرا که دلم تصمیم کبری گرفته! کجا رفتین خاطرات بچگی؟  راستی معلمم! تو بگو... هنوزم در شیشه مربا را زیر آب گرم بگیریم باز می شود؟  نکنه هیچ چیز مثل سابق نباشد؟ خدایا مرا به مدرسه ام برگردان   ,خدایا مرا به خودم وامگذار,خدایا مرا به عشقم برسان,خدایا مرا به آرزویم برسان,خدایا مرا به آرزوهایم برسان,خدایا مرا به خاطر گناهانی,خدایا مرا به ابتذال آرامش,خدايا مرا به عشقم برسان,خدايا مرا به حال خود وامگذار,خدایا مرا به بندگیت بپذیر,خدایا مرا به خود وا مگذار ...ادامه مطلب

  • مکه رفتن

  • درمکه که رفتم، خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهایم به نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود...درمکه دیدم خدا چند سالیست که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش میگردند... در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست... دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید... غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود. درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم  تا به خانه خویش برگردم... و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجو کنم ... آری شاد کردن دل مردم همانا برتر از ,مکه رفتن در خواب,مکه رفتن,مکه رفتن گوگوش,مکه رفتن ایران,مكه رفتن در خواب,مكه رفتن,مکه رفتن مجنون,مکه رفتن عمو همانا,مکه رفتن تعبیر خواب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها